پوف محکمی کرد و چشماشو بست و به پشتی صندلی تکیه داد، با خودش فکر کرد:_اخه الان چه وقت خراب شدن کامپیوتر بود تو این گیر و دار.
دوباره ذهنش جوابشو داد:
_این بیچاره دیگه عمرشو کرده،از همون اول هم که دست دو خریدیش،تا الان هم دووم آورده خودش کلیه.
ادامه مطلب داستان کوتاه_داستان خیلی ها
هم ,الان ,داستان ,خودش ,کرده،از ,اول ,همون اول ,کرده،از همون ,اول هم ,هم که ,دست دو
درباره این سایت